هفت موقعیتی که آموزگار شرم هستند:
۱-در معرض انتقاد مداوم بودن.
اگر در طول مر احل رشدیتان ،دائما مورد عیب جویی قرار می گرفتید،تا به حال موفق به انجام هیچ کار به نحو مطلوب نبوده اید.هر قدر هم موفق بودید ،هیچ گاه ، کار شما در نظر آنهایی که نظرشان برای شما اهمیت دارد، جلوه نداشته است و هیچ گاه تاییدتان نمی کردند.
توضیحات بیشتر ؛
چگونه این انتقادهای دائمی که باعث وسواس و اهمال کاری در انجام کارهایتان شده است، شانس موفقیت خود را ازدست می دهید، زیرا لازمه موفقیت ریسک کردن است.اگر با این احساس زندگی کنید حق موفق شدن ندارید یا ممکن است اصلا دست به تلاش نزنید .
آیا در زندگی شما این اتفاقات را تجربه کردید .
۲-مقایسه خواهر و برادرها
همه تان غالبا با مقایسه هایی غیر منطقی پرورش می یابند.
"چرا نمی تونی مثل خواهرت تمیز باشی؟"و.....
شاید هم شما را با پسر خاله یا همسایه ای که درسش بهتر بوده، مقایسه می کردند.
باچنین نگرشی براین باورید که ثروت و زندگی مرفه برای تان آرامش برقرار کند و بتواند جایگزین عشق و محبت های از دست رفته و یا قیاس های مخرب خواهر برادری شودو آنها را جبران کند.
این راه نمی تواند جبران کننده کمبود گذشته باشد.
این نگرش هرگز صورت واقعیت به خود نمی گیرد و دروغی بیش نیست و نداشته ها و کمبودهایتان را جبران نمی کند.
۳-بی مهری پدر و مادر
سومین موقعیتی که باعث بروز شرمندگی در ما می شود.گاهی اوقات ما توجه و محبتی از پدر ومادر با توجه به اینکه حضور دارند دریافت نمی کنیم.
محدویت های نا مناسبی که این وضعیت برای شنا ایجاد می کند ،چیست؟
این باعث می شود یا به طرف مقابل تان وابسته شوید و بیش از اندازه محبت کنید در رابطه تان یا اینکه اصلا به کسی اطمینان نزنید از ترس آسیب دیدن ، همچنین زیر بار مسئولیت هم نروید.
کمبود محبت هایی که در کودکی تجربه کرده اید خود را سزاوار رابطه درست و عادلانه نمی دانید و باعث آزردگی شما می گردد.اگر شما چنین احساس هایی را دارید با ما در دایرکت در میان بگذارید.
۴-نادیده گرفتن احساسات
بدین معنا که به طرق مختلف به شما القاشده که احساسات تان اهمیتی ندارد
ممکن است به شما گفته باشند نباید خشمگین شوی،یا بترسی و یا حق نداری به خودت افتخار کنی.این گونه آموخته ای که بیان احساسات کار انسان های ضعیف النفس است و بیان و ابراز احساسات کار پسندیده ای نیست.
با این توضیحات چگونه امکان دارد آزردگی سراسر وجودتان را لبریز نسازد؟
اصلا عادلانه نیست در محیطی پرورش یابید که احساسات تان نادیده گرفته شوند.
۶- شرم و خجالت از اعضای بدن،
ممکن است به سبب شکل ظاهری تان و یا به خاطر چهره تان شدیدا مورد تحقیر و تمسخر واقع شده باشید.شاید بسیار چاق و یا به شدت لاغر بوده اید.و دائما عیب ظاهری تان را به رخ شما کشیده اند و به شما گوشزد کرده اند.
چنین وضعیتی کدام یک حقوق شما را تحت تأثیر قرار می دهد؟
شما نسبت به وضع ظاهری خود وسواس پیدا کرده و چه بسا به دلیل همین دلیل احساس نارضایتی از اعضای بدن تان،هرگز نتوانسته اید تحسین دیگران را نسبت به خود باور کنی و یا موجب شده هرگز نسبت به خود احساس خوبی نداشته باشید.
۷-همیشه از شما انتظار می رفته از همه علوم آگاهی داشته باشید،
اما به شما فرصت یادگیری داده نشده .
چنین حالتی یکی از حقایق زندگی جوانان است.
یعنی اینکه از شما انتظار داشتند همیشه بهترین باشید و رتبه اول باشی و همه نمرات کارنامه تان بیست باشدیعنی کمال گرا باشید و عملکرد شما رنگ وسواس به خود بگیرد.اگر رتبه دوم را کسب کردید، احساس شکست می کردید اعتماد به نفس تان را از دست می دادید.
چرا باید چنین واکنش شدیدی از خود نشان دهید؟در صورتیکه انسان جایز الخطا ست. هیچ کس نمی پسندد به اندازه یک سوپر من از او انتظار داشته باشند.
